1-پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند،اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.
۲-مپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند ولاغیر…صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است
۳-اگر انسان هایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند،دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.
۴-دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند،وگرنه درهنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارنداهل دین.
۵-عالم محضرشهداست،اماکو محرمی که این حضور را دریابد و در برابر این خلاء ظاهری خود را نبازد… زمان میگذرد و مکانها فرو میشکننداماحقایق باقی است…
۶-غایت خلقت جهان،پرورش انسانهایی است که دربرابر شدائد بر هرچه ترس و شک وتردید وتعلق است غلبه کنند و حسینی شوند.
۷-حلقومها را میتوان بریداما فریاد ها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده بر میآید جاودانه میماند.
۸-وطن پرستو بهاراست واگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند، پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمیهراسد.اگرمقصدپرواز است پس قفس ویران بهتر.
۹-او (شیطان)ازاهل عشق نبود… تا با امری خلاف عقل خویش مواجه شد،گردن از طاعت معبودپیچید وحکم عقلگرایی خویش را گردن نهاد. و پیروان شیطان نیز هم چنیناند.