حبیب دلها ، سردار دلها وقتی که به یاد شجاعت و صلابت ایشون می افتم ، وقتی که به یاد صمیمت و خلق نیکویش می افتم ، وقتی که لحظه های اعزام به جبهه رو بیاد می آورم ، وقتی که بیاد عشق و ارادتش به ولایت و مردم ولایتمدار می افتم / وقتی که لبخندهای دلنشینش رو بیاد می آورم / و چه زیبا ، رزم در جبهه ، مدیریت در حوزه مربوطه ، تدریس در دانشگاه و یار و غمخوار محرومان چه شیعه و چه سنی، او را حبیب دلها کرد / و اینجاست که اشکها بر گونه هایم تاب نمی آورد و غلطان زمین را نشانه می گیرند ، گویی اشک هم برای آن عزیز دلها کم نمی آورد آری حاج حبیب لکزایی ، مردی از دیار ولایتمداران ، تربیت شده مکتب عاشورایی حسین(ع)، پاسدار جان برکف و فدایی ولایت، ، که چه زود ما را ترک کرد و به دوستان و همرزمان شهیدش ، به فرزند شهیدش ، به داماد شهیدش ملحق شد . سعادتی که نصیب هرکسی نمی شود .بیایید برای یکبار هم که شده زندگی نامه این سردار دلاور را مطالعه کنیم ، که او الحق خدایی بود و امامی بود و ولایی ، و حقا که دنیایی نبود ، نمی دانم ، رشته کلامم ، کلاف خورده با اشک هایم ، حاج حبیب عزیز ، انگشت کوچک ما را هم بگیر ! حاجی بخدا ، هنوز هم همون بسیجی تحت امرتون هستیم ، بخدا دلتنگتیم حاجی ، بدرود حاجی بدرود حاجی بدرود .